به نام خدایی که هم مهربان هست و هم بخشنده
بسم الله الرحمن الرحیم
نوشته شده توسط :
امین
وقتی که به اظهار نظر هنرمندان و مشخصا فیلمسازان و اهالی سینمای متعهد نگاهی می اندازیم بیشتر فضای ناامیدی ، سردرگمی ، گلایه و حتی فراتر از اینها انکار سینمای مهدویت را احساس می کنیم. گویی بار سنگین این وظیفه از سوی هنرمندان به گردن مسئولین افتاده و همین طور برعکس ، در صورتی که همه ما مسئولیم.
گویی باید کار فرهنگی را از دشمن یاد بگیریم.
چرا که با آن همه مراکز و سازمانهای عریض و طویل اطلاعاتی و جاسوسی و دانشگاهی و پژوهشی و شرق شناسی و اسلام شناسی و روانشناسی و جامعه شناسی و ... ما را رصد می کنند.
سپس نتیجه داده ها و اطلاعات خود را پس از تحلیل تبدیل به فرمول و راهکار و استراتژی چند وجهی کرده و به مراکز سینمایی و هنری خود به عنوان خط مشی و دستورالعمل فرهنگی تولیدات هنری ابلاغ نموده و یا به شرکتهای تولید بازی های رایانه ای ، و یا به سیاستمداران و دولتمردان برای انجام راهکارها و برخوردهای فرهنگی و سیاسی و حتی اقتصادی ارائه می نمایند.
پرواضح است که خروجی مراکز سینمایی غرب (مشخصا هالیوود و فیلمهای آرماگدون – اینک آخرالزمان – ماتریکس – مردی که آینده را دید و ...) و یا سازندگان و طراحان انیمیشن ( همچون والت دیزنی و...) و یا تولیدکنندگان بازی های رایانه ای ( همچون هیتمن – آی جی آی- وارکرافت – اویل – رجیمنت – دلتافورس – سام ماجراجو در پرسپولیس – جهنم خلیج فارس (معروف به یا مهدی) – ندای وظیفه – کانتراستریک و ...) و شبکه های ماهواره ای متعدد و پایگاه های اینترنتی نامحدود ، همان محصولات چشم نواز و دلفریب و همان مخدرهای سمعی و بصری علاوه بر شهروند غربی برای تمام گروه های سنی و فکری جامعه ما علی الخصوص جوانان و نوجوانان برنامه ریزی و هدف گذاری شده است.
سینمای غرب پا را از این هم فراتر گذاشته و حتی مدت ها قبل از عملی شدن پروژه های سیاستمداران ، بذر آن را در مخیله اجتماع خویش و اذهان جامعه جهانی کاشته و پرورده ؛ در نتیجه ، زمینه سازی و توجیه نمایی فکری و تبلیغی می نماید.
اگر احیانا در میان مشغله های سرسام آور روزمره به طور اتفاقی ، یادمان آید که در چه عصر و زمانه ای زندگی می کنیم به حق جای خالی محصولات متناسب با نیازهای حقیقی این عصر که توسط هنرمندان ما و مشخصا فیلمسازان همین دین وآئین و سرزمین تولید شده باشد را شدیدا حس کرده و حسرتها خواهیم خورد.
البته ناگزیر از مبحث نامگذاری عصرو زمانه حاضر به عصر اطلاعات (البته انفجار اطلاعات) یا عصر ارتباطات ، شبکه ، اتم ، فضا ، سرعت ، دانش ، فن آوری ، جهانی شدن و ... می گذریم که شاید پرمحتواترین نام برای عصر حاضر ، عصر ایمان و انتظار باشد یعنی همان مهدویت.
چرا که دهکده جهانی با وجود غرق شدن در همان نامگذاری عصرها و ایسم ها ، فطرتا منتظر مصلح وعدالت گسترجهانی و منجی عالم از ظلمها و ناعدالتی ها و فریب ها و دورویی ها و ناامنی ها و رسوایی ها و رنج هاست.
در این میان ، احساس مسئولیت فراوان برخی جوانان پاک و با ایمان به فلسفه هستی و نجات انسان آخرالزمان و آماده برای خدمت در راه حضرت منجی ، بدون حمایت از سوی برخی مسئولین ذیربط به تنهایی ایشان و سوختن و هدر رفتن این انرژی ها منجر می گردد ، که این بیش از همه دردآور است.
با رغبت به آنچه نزد خداوند است، با اودوستی کن [امام علی علیه السلام]