به نام خدایی که هم مهربان هست و هم بخشنده نگاهی به دنیای تاریک شیطانپرستی - .:مهدیسم:. Mahdism
سفارش تبلیغ
نگاهی به دنیای تاریک شیطانپرستی - .:مهدیسم:. Mahdism

نگاهی به دنیای تاریک شیطانپرستی

جمعه 87 آذر 15 ساعت 6:54 عصر
در این گفت‌وگو به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که هدف انسان از پرستش شیطان چیست؟ و چرا بشر امروزی در پی فنا شدن در نیروی شیطان است؟ حجه الاسلام و المسلمین ادبی در این گفت‌وگو ، از شیطان پرستی به عنوان یکی از تاریک ترین و سیاه ترین گرایش‌های معنوی نام می‌برد.

گرایش انسان به عرفان و معنویت در عصر حاضر غیر قابل کتمان است، بشر امروزی بسان نیاکان خود در جست‌وجوی گمشده خود در آسمانها ست. معنویت به عنوان مقوله فطری حتی در عصری که خدا مرده است، می‌تواند کام تشنه بشر را سیراب کند. اما پناه بردن به دامان فرشته رانده شده از عرش الهی و اعتقاد به نیروی بی‌انتهای! شیطان این روزها برای خود مشتریانی یافته که باعث ناخشنودی دینداران و دلسوزان شده است.

شیطان در تمام داستان‌های کهن و در تمامی ادیان وجود دارد، شیطان آمده است تا انسان خلیفه‌الله نباشد.

شیطان دشمن سرسخت انسان که از خلقت حضرت آدم تا به امروز پی در پی با او به مخالفت پرداخته، اهمیت شناخت و نحوه مواجهه با او از موضوعات مهم قرآنی است. در قرآن درباره شیطان آمده است: شیطان موجودی از گروه جنیان است ( کهف 50)، چون جنیان از جنس آتش بی دود هستند بنابراین شیطان نیز از آتش است ( حجر27، الرحمن15)، او در مقابل رب دست به طغیان زد( مریم 44)، و به او کفر ورزید ( اسراء27)، علت کفر و عصیان او در مقابل خدا به دلیل تمرد از سجده به پای انسان بود (بقره 34)، چون انسان به اسماء الهی آگاهی یافته بود و شیطان از این علم بی بهره بود (بقره21)، او جنس خود را که از آتش بود برتر از خاک که جنس آدم است می داند و بر این اساس کینه و دشمنی انسان را سخت به دل گرفته است ( اعراف22، یوسف 5، اسراء53 ، فاطر6 ، زخرف 62)، و با سرکشی که به درگاه رب نموده است (نساء117)او را وادار به دخالت در کار خدا بدون داشتن علم و آگاهی کند( حج 3)، دشمنی خود را با آدمیان به رخ آنها بکشد ( زخرف 62)، آنها را وادار به طغیان و غوا کند (اعراف 175)، و حتی با داشتن علم الهی نیز ممکن است این طغیان و غوا صورت پذیرد او سعی می کند به وسیله انسان خلقت خدا را دگرگون کند( نساء 119) و سعی می کند که حزبش را بر جهان مسلط کند ولی خداوند حزب او را دچار خسران می کند ( مجادله 19)، و نهایتاً سعی می کند که با مسخ کردن انسان و تصرف او، عذاب خدا را برا او جاری سازد (ص41)، و او را به سوی عذاب سعیر سوق دهد ( لقمان 21)، در دلش دائماً حزن و اندوه جاری سازد ( مجادله 10)، آنها را از آخرت بی اعتقاد گرداند و در قیامت آنها را در کنار خود محشور ببیند ( مریم 66 الی 68).

شیطان در تمام داستان‌های کهن و در تمامی ادیان وجود دارد، شیطان آمده است تا انسان خلیفه‌الله نباشد. شیطان بسان تاریکی مطلق در مقابل روشنایی و نور رحمت الهی است. هر چند در ابتدا بشر سعی داشت تا از شیطان دوری کند و از شر او در امان باشد اما بشر امروزی در پی فنا شدن در نیروی شیطان است.

بر آن شدیم تا در پی این پرسش که هدف انسان از پرستش شیطان چیست؟ و شیطان به دنبال چیست؟ گفت‌وگویی را با یکی از محققین این عرصه انجام دهیم.حجة‌السلام و المسلمین محمد جواد ادبی دانشجوی دوره دکترای دین شناسی تطبیقی‌ست،‌ که به صورت تخصصی مکاتب نوپدید دینی را مطالعه می‌کند.نویسنده چندین کتاب در زمینه عرفان و ادیان است، از جمله دو کتاب «آشنایی با دایره‌المعارف‌های ادیان » و « اسلام؛ تعامل یا تقابل با جهانی شدن» که به زودی منتشر خواهند شد. ادبی درباره اهداف شیطان پرستی و ترویج آن در بین جوانان می‌گوید: هدف اصلی شیطان پرستی، پوچ جلوه دادن زندگی بشری و نادیده انگاشتن معنویت و به محاق بردن پروردگار عالم ، معلق نگه داشتن جوان ایرانی بین زمین و آسمان و معلق میان دین و خانواده، معلق بین اسلام و ایران، معلق بین حقیقت و مجاز است تا به پوچی برسد.

* * *

 

معنویت گمشده بشر در قرن اخیر است، علت بازگشت انسان به معنویت چیست؟

 

هرجا که سر زدم همه در مرز بودن است                                   کو مرز تازه‌ای که فراتر ز بودن است

انسان معاصر، به دنبال گمشده خود در اقلیم و مملکت روح است. در فضای زندگی مدرن همه دستاوردهای زندگی بشری در اعلی جایگاه خود محقق شده است، دوران مدرنیته، دوران سیطره، کمیت است. دورانی است که در فضا و موقعیت بشری، فقدان امکانات و دستاوردهای علمی بر بشر تحمیل نمی‌شود بلکه در فضای مدرن و موقعیت‌ جاری امروز، نوعی تفرعن را بوجود آورده که این تفرعن موجب شده تا به تعبیر کتاب مقدس او در برج بابل (در دوران مدرن) سر بر آسمان به‌ساید و در برابر خداوند سرکشی کند. سرکشی انسان در دوران مدرن و در فضای زندگی امروز، از جانب دیگری فقدان معنویت را هم به بار آورده است، یعنی انسان معاصر، انسان گسسته از آسمان هست اما در عین حال نمی‌تواند به فطرت خود پشت کند. انسان امروز، در فضای زندگی مدرن، خود را ارضا شده نمی‌بیند، هنوز هم نقاط پنهانی هست که مدرنیته و پست مدرنیته به آنها پاسخ نداده و هنوز هم فضاهای تاریکی وجود دارد که تکنولوژی نتوانسته پاسخ روشنی به آنها بدهد. این اقلیم، اقلیم گم شده روح است.اگر دوران قرن بیستم را به تعبیر نیچه، دورانی بدانیم که خدا مرده است و در عین حال دیوانه‌ نیچه با شمشیر آخته در شهر، فریاد می‌زند: که خدا را کشته‌ام.

مباحثی چون دین‌های نوظهور، فرقه‌های جدید و مکاتب نوپدید دینی، اولین‌بار در علوم اجتماعی پس از جنگ‌ جهانی دوم مطرح شدند.

امروزه، مکاتب نو پدید دینی قرار است انتقام خداوند را بگیرند. اگر دوران قرن بیستم، دوران زیر رادیکال بردن خدا و کشتن او بود، قرن بیست و یکم، قرن انتقام الهی است، این انتقام الهی، در فضای ادیان کلاسیک وجود ندارد، خداوند در این ادیان رحمت خود را یک‌سره بر زندگی انسان گسترانیده و این رحمت تداوم داشته و خواهد داشت.

مکاتب نوپدید دینی، که به دنبال معنویتی فراتر از معنویت ادیان کلاسیک هستند، معنویتی را دنبال می‌کنند، که آموزه‌های فقهی ندارد، شریعتی به معنای اخص ندارد، دستاوردهای خاص حرام و حلال و باید و نباید ندارد، با این تفاسیر پیروان این مکاتب می‌گویند، عصر انتقام الهی فرا رسیده و آن خداوندی را که شما در گذشته کشتید امروز در قرن بیست و یکم می‌خواهد انتقام بگیرد. در نتیجه مکاتب نوپدید دینی بوجود می‌آیند.

مکاتب نوپدید دینی از معنویت می‌گویند، اما معنویت آنها، ملغمه‌ای‌ست از راست و دروغ ، بین عالم فیزیک و متافیزیک است و سعی می‌کند بین این دو ارتباط برقرار کند. در این بین معنویت نقش پل ارتباطی را ایفا می‌کند.

 

شیطان پرستی

انسان، به فطرت خود وابسته است و در پی تمنای این فطرت به معنویت‌های نوگرا گرایش می‌یابد، این معنویت‌ها به دنبال چه هستند؟ چه چیزی را می‌پرستند و چه آیین‌‌هایی دارند؟

 

مباحثی چون دین‌های نوظهور، فرقه‌های جدید و مکاتب نوپدید دینی، اولین‌بار در علوم اجتماعی پس از جنگ‌ جهانی دوم مطرح شدند. این ادیان سعی می‌کردند به برخی پرسش‌های غایی بشر و پرسش‌های وجودشناسی انسان پاسخ دهند.

از کجا آمده‌ام، آمدنم بهر چه بود ، به کجا می‌روم، آخر ننمایی وطنم

به پرسش‌های این شعر در ادیان الهی پاسخ‌های روشنی داده شده است، اما برخی از زمینه‌ها باعث شد که برخی از ادیان کلاسیک به پس‌زمینه زندگی انسان مدرن رانده شوند و توانایی پاسخ‌ دادن به سؤالات امروزی بشر را نداشته باشند. زمینه را برای مکاتب نوپدید دینی فراهم کرد تا به پرسش‌های غایی انسان پاسخ دهند. پرسش‌هایی که می‌کوشید، خدا را در درون انسان‌ها حاضر کند و در پاسخ‌های خود تلاش می‌کرد، فضای زندگی بشر امروز را به نوعی آرامش زودگذر ارتباط دهد.

مکاتب نوپدید دینی در پی پاسخ‌های غایی انسان بوده و هستند، اما این پاسخ با مسیر ادیان الهی و یا ادیان کلاسیک یکی نبود ، بلکه راه‌ متفاوتی را در پیش‌ گرفتند. ادیان کلاسیک به واسطه برخی مسائل نتوانستند خود را به‌روز کنند و یا به‌روز شدن‌شان با مسائل زندگی امروز هماهنگ نشد و انسان امروزی نتوانست، به سادگی از یهودیت، مسیحیت، بودایسم و.... برداشت‌‌های دوران مدرن خود را استیفاد کند، یک نقبی به عالم معنا زد، اما با روشی جدید که در مکاتب نوپدید دینی وجود داشت. مکاتب نوپدید دینی پاسخ وجود شناسانه به پرسش‌های بشری می‌دهد، اما به این پرسش‌ها در ادیان کلاسیک پرداخته نشده است.

هرچه پیش می‌رویم،ادیان نوظهور، حضورشان را در زندگی امروز، بیشتر تحمیل می‌کنند؛ اولاً به دلیل اینکه شریعت خاصی ندارند، ثانیاً بخش خاصی از جامعه را هدف قرار نمی‌دهند و ادعای جهانی دارند. ثالثاً آیین‌ها و آموزه‌هایشان بسیار ساده و با زبان امروزی و در دسترس است، رابعاً مدعی‌اند، راهی که پیامبران کلاسیک نتوانستند فراهم کنند، در دوران مدرن با پیامبران جدید پیش‌روی انسان قرار دارد.

در دایره‌‌المعارف ادیان جدید که به تازگی در انگلستان منتشر شده، بیش از 2500 دین و مرام جدید که هر کدام متدینین و مؤمنین خاص خود را دارند شناسایی شده است.برخی از این ادیان و مکاتب بسیار فعال هستند مانند ، «کلیسای شیطان»، «شاهدان یهووه»، «کلیسای علم‌شناسی»، «فرزندان خداوند»، «اکنکار» (دین‌نور و صورت)، «مورمون‌ها» و «جامعه بین‌المللی وجدان کریشنا»، که فضای عینی و تبلیغات رسمی را در سطح جهان دارند.

برخی دیگر هم مانند، زیرمجموعه ذن و بودیسم، که در ایران تحت عنوان اوشو تبلیغ می‌شوند وجود دارند.دسته دگیری از این ادیان هم بیشتر مجازی‌اند و در اینترنت فعالیت می‌کنند و در فضاهای عینی حضور ندارند.


نوشته شده توسط : امین

نظرات دیگران [ نظر]


بسی دانشمند که نادانی اش او را کشته و دانشی که به همراه داشته، وی را سودی نبخشیده است . [امام علی علیه السلام]